نحوه صدور و مراحل انجام اجراییه در دفتر اسناد رسمی
اصل اول: کلیات
تاریخچه قانونی اجراء
به طوری که از تاریخچه ثبت و تطورات قانون ثبت در ایدان اطلاع داریم، نخستین قانونثبت اسناد، در سال 1290 هجری شمسی در دوره دوم تقنینیه زمان مشروطیت تصویب شد و در آن قانون فقط مسأله ثبت اسناد و تشکیل دوایر ثبت اسناد مطرح گردید وبراساس آن قانون، اسناد رسمی در اداره ثبت تنظیم معاملات رسمی در آن اداره ثبتمیشد. در بهمن سال 1307، نخستین قانون تشکیل دفاتر اسناد رسمی در 20 ماده به تصویب رسید و به وزارت دادگستری اجازه داده شد تا در نقاطی که مقتضی میداند، دفاتراسناد رسمی را تشکیل دهد تا مردم در صورت تمایل برای ثبت معاملات و تنظیم اسنادرسمی به آنها مراجعه کنند، ولی معاملات مربوط به اموال غیرمنقول ثبت شده، در دفتراملاک باید کماکان در اداره ثبت اسناد و املاک تنظیم و ثبت میگردید. این قانون که درباب پنجم به موضوع اجراء مفاد اسناد رسمی پرداخته بود، به موجب ماده 255 قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 21 بهمن 1308 نسخ و تقریبا تمام آن با اصلاحاتی در باب چهارم آن قانون (از ماده 194 تا 207) راجع به دفاتر اسناد رسمی و باب پنجم راجع به اجراء مفاداسناد رسمی (از ماده 208 تا 216) آورده شد. این قانون نیز به موجب ماده 142 قانون (1). این مقاله توسط سرکار خانم فاطمه مقدم کارآموز محترم سردفتری (سردفتر فعلی دفتر اسناد رسمی 948 تهران) و تحت نظارت جناب آقای حسن علی تربتی سردفتر محترم اسناد رسمی 114 تهران نگارش یافته است.
ثبت اسناد و املاک مصوب 1310 نسخ و مقررات مربوط به دفاتر رسمی و اجراء مفاد آنها در باب چهارم (از ماده 81تا 91) و باب پنجم (از ماده 92 تا 99) با مختصر اصلاحاتی گنجانده شد.1
از آن پس مقررات اجرای اسناد را بیشتر میتوان در قانون ثبت اسناد و املاک مصوب 26 اسفند 1310 با اصلاحات و الحاقات بعدی آن، قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب 27 شهریور 1322، مواد 142 تا 157 قانون ثبت الحاقی مصوب 18 دی 1351، آیننامه طرز اجرائیه معاملات شرطی و رهنی و با حق استرداد مصوب 16 اردیبهشت 1352 وزارت دادگستری و اصلاحات بعدی آن و آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مصوب 6 تیر 1355 وزارت دادگستری مشاهده کرد.
آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی که به طور اختصاصی به موضوع اجراء و نحوه اجرای مفاد اسناد رسمی پرداخته و با 259 ماده و 35 تبصره، از مهمترین منابع قانونی با موضوع اجرای اسناد میباشد، درسال 1355 توسط وزیر دادگستری به تصویب رسید و تقریبا جانشین مقررات سابق مربوطبه اجرای اسناد گردید، ایراد اساسی وارد بر این آییننامه آن است که بسیاری از مواد آن اهمیت قانون را دارد و وزیر دادگستری نمیتواند واضع قانون باشد. قوه مقننه هم نمیتواندچنین اختیاراتی را واگذر کند، هر چند نام آن را آییننامه بگذارند. یک سال بعد از تصویب آییننامه مذکور قانون اجرای احکام تصویب شد و از آن پس عملیات اجرایی دادگاه و ثبت با دو جریان موازی، نسبت به اسناد و احکام جریان یافت. این امر گاهی سبب میگردد که در طول عملیات اجراء در مورد اجرای اسناد که ثبت عهدهدار تعقیب آن است، یک نوع تصمیمات گرفته شود و در مورد اجرای احکام که دفتر دادگاه آن را دنبال میکند، به صورت دیگری اتخاذ تصمیم شود. مانند مورد مستثنیات دین. با این اوصاف بهتر است که اجرائیههای صادره وضع یکسانی داشته و از یک قانون واحد تبعیت کنند و دوگانگی فعلی در مورد اسناد و احکام از بین برود.
بخش اول: تعریف اجراء و انواع آن
گفتار اول: تعریف اجراء
اجراء در معنای قانونی و قضایی عبارت است از اعمال قدرت عمومی برای تحمیل مفاد حکم مراجع قضایی به محکوم علیه و یا اجبار شخص به انجام تعهدات و الزاماتی که با تمایل و یا امر قانون عهدهدار گردیده است و منظور از اجرائیه ثبتی نیز، اجرائیهای است که ادارات ثبت اسناد و دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق، مطابق مقررات صادر میکنند (مواد 92، 93 قانون ثبت) بنابراین در اجراء چند عنصر بارز دیده میشود:
الف: دخالت قوه قهریه عمومی
اجراء به وسیله مأمورین رسمی دولت و در صورت لزوم با استمداد از قوای عمومی صورت میگیرد، یعنی افراد نمیتوانند، مفاد حکم یا سند لازم الاجرایی را که به نفع خود دارند، شخصا به مورد اجراء درآورند بلکه باید با مراجعه به مأمورین رسمی که عهدهدار این وظیفه هستند و با طی تشریفات به هدف خود برسند. در واقع مرحله اجراء مرحلهای است که محکوم علیه نخواسته به میل خود در مقام اجراء برآید و اختلاف را فیصله دهد و دخالت قوه قهریه نشانه آن است که اجرای قانون و رعایت حقوق دیگران باید با استفاده از قوای عمومی به او تفهیم و تحمیل شود.
ب: وجود حکم یا سند لازم الاجراء
اجراء وقتی با دخالت قوه قهریه عمومی صورت میگیرد که حکم لازم الاجرایی ازمرجع صلاحیتدار قضایی صادر شده و یا سند رسمی به مرحله اجراء رسیده باشد، بنابراینمأمورین رسمی دولت فقط در مواردی که قانون تجویز کرده و اسناد و احکام را قابل اجراء شناخته، مکلف به دخالت هستند. کسی که حقوقی برای خود قائل است نمیتواند رأسا به مأمورین اجرا مراجعه نماید. برای صدور اجرائیه دو راه پیشبینی شده است: یکی در مورد احکام که اجرای دادگاه برطبق قانون و تحت نظارت دادگاه عمل مینماید و دیگری اجرای ثبت اسناد که آن هم برابر آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء اقدام مینماید که در بحث مراجع صدور اجرائیه اسناد توضیح بیشتری خواهیم داد.
ج: عدم اجرای مفاد حکم یا سند از جانب محکوم علیه یا متعهد
عملیات اجرایی هنگامی با قوه قهریه است که شخص محکوم علیه، خود در مقام اجراء برنیاید، در این موارد باید تشکلاتی در جامعه وجود داشته باشد که وارد اقدام شده واجرای مفاد سند یا حکم را عملی سازند. بنابراین شرط دخالت متصدیان اجراء عدم تسلیم محکوم علیه است والا اگر محکوم علیه با ابلاغ به آن تسلیم باشد و خود به مفاد سند عمل نماید، نیازی به مرحله اجراء نخواهد بود.
گفتار دوم: انواع اجراء
از جهت موضوع میتوان دو نوع اجراء را از هم تفکیک کرد که اگرچه از بسیاری جهات با هم شباهت دارند و عملیات اجرایی آن به طور تقریبا یکسانی انجام میگیرد، ولی چون دو دستگاه وظیفه انجام آن را دارند و دارای مبنای متفاوتی میباشند، بای از هم تفکیک شوند: اول اجرای اسناد و دوم اجرای احکام که خود دو عنوان اجرای احکام جزایی و مدنی را دارد.
الف: اجرای احکام
با دو عنوان اجرای احکام جزایی و مدنی، توسط اجرای احکام دادگاه، برطبق قانون و تحت نظارت دادگاه صورت میگیرد که چون از موضوع بحث ما خارج است، به آن نمیپردازیم.
ب: اجرای اسناد
بحث اول: سند رسمی لازم الاجراء
برای آنکه بتوان نسبت به سندی اجرائیه صادر کرد و مفاد سند بدون احتیاج حکمی از محاکم دادگستری لازم الاجراء باشد باید سند رسمی تنظیم شده که از قدرت لازم الاجرایی برخوردار باشد. به عبارتی، وجود سند رسمی لازم الاجراء رکن اصلی صدور اجرائیه میباشد. البته اسنادی نیز وجود دارد که از نظر قانونی سند رسمی محسوب نمیشود ولی قانون برای مصالحی آنها را در ردیف اسناد رسمی قرار داده و به آن قدرت لازم الاجرایی داده است. بنابراین میتوان راجع به آنها نیز درخواست صدور اجرائیه کرد. مانند چکهای صادره به عهده بانکها.
تعریف سند
سند در لغت به چیزی گفته میشود که به آن اعتماد مینمایند و در اصطلاح چنان که ماده 1284 قانون مدنی میگوید: سند عبارت است از هر نوشته که در مقام اثبات دعوی یا دفاع قابل استناد باشد. ممکن است نوشتهای در یک دعوی «سند» باشد و در دعوایی دیگر این وصف را نیابد زیرا نوشته در دعوایی سند به شمار میآید که برای اثبات یا دفاع از آن قابل استناد باشد. سند، رایجترین وسیله اثبات حق است که پیش از دعوا تنظیم میشود و چون هنوز نزاعی در بین نیست دو طرف با حسن نیست و دقت بیشتر آن را مینویسند و گاه نیز حقوق دانانی به عنوان سردفتر یا مشاور حقوقی آنان را راهنمایی میکنند. این نوشته ثابت میماند و گذشت زمان از اعتبار آن نمیکاهد. تنظیم سند نیز برای اثبات امری است که سند از آن حکایت میکند و رسمیت آن در اثر ثبت در دفتر رسمی برای جلوگیری از هرگونه اختلاف یا تقلب و تزویز میباشد که ممکن است پیش آید، لذا قانون ثبت در ماده 46، ثبت اسناد را به اختیار افراد گذاشته که هرکس بخواهد بتواند از مزایای آن استفاده نماید مگر در موارد معینه که منافع عمومی ثبت آن را اقتضاء نموده که اجباری باشد. سند به حکایت از ماده 1286 قانون مدنی، بردو نوع است: رسمی و عادی.
سند رسمی
سند رسمی، سندی است که در ادارات ثبت اسناد و املاک یا دفاتر اسناد رسمی و ازدواج و طلاق یا نزد مأمورین رسمی صالح در حدود صلاحیت آنها و بر طبق مقررات قانونی تنظیم شده باشد (ماده 1287 قانون مدنی) و سایر اسناد، غیر از اسناد فوق، سندعادی محسوب میشود. بنابراین از دیدگاه قانون مدنی نوشتهای سند رسمی است که دارای سه شرط باشد:،
به وسیه مأمور رسمی تنظیم شود؛ بنابراین اسنادی که اشخاص در روابط خود تنظیم میکنند، به هر شکل و هر شرایطی که باشد، سند عادی محسوب میشود.
مأمور رسمی برای تنظیم سند، صالح باشد و در حدود قوانین انجام وظیفهکند؛ 2ماده 101 قانون ثبت مصوب 1310/12/26 و ماده 52 قانون دفاتر اسناد رسمی و ماده 16 نظامنامه ماده 47 قانون دفاتر اسناد رسمی، اعضاء ثبت را از تنظیم سند خلافقوانین برحذر داشته است و به این ترتیب برای آنان در تنظیم سند خلاف قانون، صلاحیت قائل نشده است و نمیتواند قائل شود. نتیجه آنکه اگر به بداهه و بدون اظهار نظر قضایی و رسیدگی قضایی، معلوم باشد که سندی در دفترخانه برخلاف قوانینتنظیم شده باشد، آن سند به حکم ماده 1287 و 1294 قانون مدنی رسمی نخواهد بود.
تشریفاتی که برای ثبت اسناد رسمی مقرر شده است، رعایت شود. تنها استثناء براینقاعده رعایت نکردن مقررات مربوط به حق تمبر است که عدم رعایت آن سند را ازرسمیت خارج نمیکند.
در قانون ثبت نیز اگرچه تعریف خاصی از سند رسمی نشده استولی با مطالعه مواد مربوطه میتوان چنین استنباط کرد که سند رسمی از نظر قانون ثبت، سندی است که مطابق قوانین در دفاتر اسناد رسمی یا دفاتر ازدواج و طلاق ثبت شده باشد. بنابراین سند رسمی از نظر قانون ثبت اخص است از سند رسمی مذکور در ماده 1278 قانون مدنی. البته تفاوت سند رسمی در قانون ثبت با سند رسمی در قانون مدنی فقط از جهت تعریف نیست بلکه آثار آنها نیز متفاوت است. مثلا سندی که قانون ثبت بهآن سند رسمی میگوید، بدون حکم دادگاه قابل الاجراء است و اگر اختلاف یا اشکال یا اشتباهی در تنظیم آن باشد، حسب مورد در اداره کل امور اسناد سازمان ثبت یا در هیأت نظارت و شورای عالی ثبت مطرح میشود در صورتی که سند رسمی مشمول تعریف قانون مدنی مانند شناسنامه و گواهینامه رانندگی و سایر اسناد رسمی که توسط مأمورین دولت تنظیم میشود، قابل طرح در هیأت نظارت یا لازم الاجراء نمیباشد.
قوه اجرایی سند رسمی
اسنادی که به وسیله مأمورین رسمی در حدود مقررات قانونی تنظیم شده، مادام که خلاف آن ثابت نگردد، معتبر شناخته میشود. اعتبار اسناد ثبت شده که همان آثار ثبت اسناد است به چند صورت بیان میشود:
اعتبار محتویات سند رسمی (ماده 70 اصلاحی قانون ثبت)
اعتبار مندرجات سند رسمی (ماده 70 ثبت و 1292 قانون مدنی)
عدم امکان اثبات دعوی مخالف با مندرجات سند رسمی با شهادت و اماره قضایی (مادتین 1309 و 1324 قانون مدنی)
عدم احتیاج به سپردن خسارات احتمالی برای تأمینخواسته در دعاوی مستند به سند رسمی.
لازم الاجراء بودن سند رسمی؛
تعهدهایی که ضمن سند رسمی آمده باشد، اگر منجز و قابل مطالبه باشد، بدون احتیاج به صدور حکمی از محاکم قضایی نیز قابل مطالبه است، طلبکار میتواند از دفاتر اسناد رسمی یا اداره ثبت درخواست صدور اجرائیه کند. در واقع قوه اجرایی از آثار کلیه اسناد رسمی نمیباشد بلکه قانون آن را به اسناد معینی اختصاص داده و به واسطه آن ذینفع میتواند بدون رسیدگی قضایی، اجراء آن را بخواهد، از آن جمله اسناد تنظیمی در دفتر اسناد یا دفتر دیگری که وظیفه آن را انجام میدهد، مانند دفتر ازدواج (مواد 92 و 93 قانون ثبت).
بحث دوم: اسنادی که میتونان درخواست اجراء آنها را نمود
با توجه به مواد 92 و 93 قانون ثبت و ماده 15 نظامنامه دفتر ثبت ازدواج و طلاق وماده 2 نظامنامه ماده 2 ثانون ازدواج و بندهای 3 و 4 آییننامه متحد الشکل شدن ازدواج و طلاق و مادتین 1 و 245 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی و ماده 2 قانون صدور چک و ماده 15 اصلاحی قانون عملیات بانکی بدون ربا نسبت به انساد زیر که رسمی یا در حکم اسناد رسمی است میتوان اجرائییه صادر نمود:
اسناد رسمی نسبت به دیون و اموال منقول
اسناد رسمی نسبت به املاک ثبت شده
اسناد رسمی نسبت به مورد وثیقه و اجراه اعم از ثبت شده و نشده
قبوض اقساطی ثبتی
5-مهریه مذکور در قباله نکاحیه رسمی
تعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق و رجوع شده است
چکهای صادره به عهده بانکها
قراردادهای بانکی که در اجراء قانون عملیات بانکی بدون ربا منعقد میشود و اسناد عادی گیرندگان وام از بانک کشاورزی
سایر مواردی که در قوانین خاص ذکر شده است مانند اظهارنامه ابلاغ شده موضوع ماده
مکرر اصلاحی قانون تملک آپارتمانها اصلاحی سال 1358٫1
بحث سوم: مراجع صدور اجراییه
دفاتر اسناد رسمی، دفاتر ثبت ازدواج و طلاق و اداره ثبت از مراجع صدور اجراییه اسناد هستند اما این به آن معنی نیست که ذی نفع بتواند برای اجرائیه به هریک از این سه مرجع مراجعه کند. صلاحیت این سه مرجع بنابر تقسیمی است که در مورد اسناد رسمی صورت گرفته و هرکدام که سابقه ثبت اسناد را دارند، امر صدور اجرائیه را هم عهده دارند. البته صلاحیت این مراجع و امکان درخواست صدور اجرائیه از آنها، بدون احتیاج به رسیدگی قضایی و صدور حکم از دادگاهها، مانع از اقامه دعوی در دادگاههای عمومی نسبت به اجرای اینگونه اسناد نخواهد بود.
الف- دفاتر اسناد رسمی
اصولا رسمیت بسیاری از اسناد به دلیل ثبت آنها در دفاتر اسناد رسمی است. اسناد مربوط به انتقال املاک و اسناد مربوط به تعهدات و دیون و معاملات با تمام گستردگی که دارند، در دفاتر اسناد رسمی ثبت میگردند و مرجع صدور اجرائیه هم دفترخانهای است که سند را ثبت کرده است 1و اگر سند ثبت شده راجع به دیون و اموال منقول و املاکثبت شده و یا املاک مورد وثیقه و اجاره مشمول قانون روابط مالک و مستأجر باشد، اعماز اینکه مورد ثبت شده یا نشده باشد، درخواست اجراء مفاد آن از دفترخانهای که سند راثبت کرده است، به عمل میآید. در مورد مهریه و تعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق شده است نیز، نسبت به غیرمنقول ثبت شده در دفتر املاک، درخواست صدور اجرائیه از دفترخانه اسناد رسمی که سند در آن ثبت شده است، به عمل میآید (بند ج ماده 1 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی).
درخواست صدور اجرئیه وجه قبوض اقساطی به همراه فسخ و تخلیه مورد اجاره نیز ازدفترخانه تنظیمکننده سند اجاره صورت میگیرد.3بهطورکلی مفاد اسناد رسمی تنظیمیدر دفترخانه فقط در قسمت تعهداتی که مستقیم یا غیرمستقیم در اثر یکی از معاملات بهعمل آمده، قابل اجراء میباشد والا در قسمتهایی که یکی از طرفین انجام آن را تعهدننموده باشد، اثر اجرایی ندارد.4سردفتر پس از احراز هویت تقاضاکننده اجراییه وصلاحیت او برای درخواست اجراء اجرائیه را که شامل بر سواد سند مورد اجراء است تهیهو موضوع لازم الاجراء را هم ذیل آن مینویسد و امضا میکند و به اداره ثبت فرستاده ورسید میگیرد.5به هرحال اقدام سردفتر با صدور اجرائیه پایان مییابد و اجرائیه را برایعملیات اجرایی به اجرای ثبت میفرستد.
اسناد ازدواج و طلاق هم که در دفاتر ازدواج و طلاق ثبت میشوند، از اسناد رسمی هستند و نسبت به مهریه و تعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق و رجوع شده، قابلیت اجراء دارند و ذی نفع میتواند از این دفاتر صدور اجرائیه را بخواهد. بنابراین زنی که میخواهد از طریق اجرائیه مهریهاش را وصول نماید باید به همان دفتر ازدواجی که ازدواج او را ثبت نموده مراجعه و تقاضا نماید. البته درخواست اجراء در مورد مهریه و تعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق شده نسبت به منقول و سایر تعهدات به استثناء غیرمنقول از دفتر ازدواج و طلاقی که سند را تنظیم کرده است و نسبت به غیرمنقول ثبت شده در دفتر املاک از دفتر اسناد رسمی که سند در آن ثبت شده است (بند ج ماده 1 آییننامهاجراء) به عمل میآید. عمل دفتر ثبت ازدواج و طلاق در مواردی که صلاحیت صدوراجرائیه را دارد، مثل دفتر اسناد رسمی است.
– اداره ثبت محل
-صدور اجرائیه در مورد قبوض اقساطی بدون قید و شرط با اداره ثبت محل و در تهران با اداره اجراء ثبت است. با اینکه قبض اقساطی متکی به سند رسمی است و سند رسمی را دفترخانه ثبت نموده ولی به هنگام اجراء این مزیت را دارد که دارنده قبض اقساطی یعند متعهد له سند رسمی، کافی است عین قبض اقساطی و اصل سندی که قبض در ارتباط با آن صادر شده به اجرای ثبت مراجعه نماید و احراز هویت متقاضی و تشخیص صلاحیت او در درخواست اجرائیه و تعیین مورد اجرائیه و تعیین مورد منجر اجرائیه با اداره ثبت است. علاوه براین، ادارات ثبت در موارد زیر نیز مرجع صدور اجرائیه میباشد:
اجرائیه برگ وثیقه انبارهای عمومی (ماده 10 تصویبنامه انبارهای عمومی اصلاحیسال 1340 و ماده 14 آییننامه آن و ماده 241 آییننامه اجراء)
اجرائیه مربوط به ماده 10 مکرر اصلاحی قانون تملک آپارتمان مصوب سال 59مندرج در روزنامه رسمی شماره 10335-59/5/29 و ماده 242 آییننامه اجراء.
اجرائیه مربوط به عوارض شهرداری (ماده 243 آییننامه اجراء)
اجراییه مربوط به عوارض موضوع تبصره 1 ماده 13 و ماده 28 قانون نوسازی وعمران شهری مصوب 1347(و ماده 244 آییننامه اجراء)
اجراییه مربوط به چک بانکی (مواد 245 الی 253 آییننامه اجراء و بند 205 مجموعهبخشنامههای ثبتی)
-اجراییه موضوع ماده 11 قانون تشکیل بانک تعاون کشاورزی ایران مصوب سال 48مصوب 1347(ماده 258 آییننامه اجراء)
در مورد اجرای احکام دادگاههای نظامی نسبت به محکومیتهای نقدی (ماده 259آییننامه اجراء)
اجرائیه موضوع لایحه قانون بازسازی روستاهای کشور سال 1358 شورای انقلاب
اجرائیه مربوط به قانون اعتبار اسناد عادی وامهای پرداختی شرکتهای تعاونی روستایی عشایری و صیادی به اعضاء و تبصره آن (مندرج در روزنامه رسمی شماره 11984-65/2/2)
اجرائیه موضوع ماده 15 قانون عملیات بانکی بدون ربا مصب سال 62٫1.
وظیفه اجرای اسناد رسمی چه در مواردی که ادارات ثبت خود رأسا مرجع صدور اجرائیه باشند و چه در مواردی که عهدهدار اجرای اجرائیههای صادره از دفاتر اسناد رسمی میباشند، در تهران به عهده اداره کل اجرای اسناد رسمی و در شهرستانها به عهده واحدهای اجرای ثبت میباشد. اداره کل اجرای اسناد رسمی نیز به وسیله ادارات پنجگانه زیر مجموعه خود، اجرای مقررات مربوط به قانون و آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی را در جهت حفظ حقوق صاحبان حق کلیه اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول و معاملات املاک ثبت شده و… عملی میسازند.
بحث چهارم: تشکیلات اجرایی ثبت
سازمان ثبت اسناد و املاک کشور، وظیفه اجرای اسناد رسمی را در شهرستان ها به واحدهای اجراء و در تهران به اداره کل اجرای اسناد رسمی محول نموده است که توسط ادارات زیر مجموعه خود انجام وظیفه میکند. اداره کل اجرای اسناد رسمی، از پنچ اداره تشکیل میشود که در راستای نظارت بر حسن اجرای مقررات مربوط به قانون و آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی، هریک وظایف اختصاصی را به عهده دارند:
اداره اول اجراء:
در مورد قبوض اقساطی که متعهد میگردند بدهی خود رابه اقساط پرداخت نمایند و در دفتر اسناد رسمی با دفاتر طلاق که سند تنظیم شده استپرداخت قبوض را در سررسید معین متعهد میگردند چنانچه به تعهد خود عمل ننموده ودر سند شرط مبنی بر اینکه در صورت عدم پرداخت وجه یک یا چند قبض، کل بدهی به دین حال تبدیل گردد، درج نشده باشد، میتوانند از طریق اداره اول اجرای اسناد رسمی وصول طلب خود را با تسلیم تقاضای تکمیل شده صدور اجرائیه، رونوشت مصدق سندتنظیمی و تسلیم کلیه قبوض که تاریخ پرداخت آن منق9ی شده باشد، تقاضا نمایند.
در مجتمعهایی که تعداد مالکین از سه نفر تچاوز کند، در صورتی که مالک یا استفادهکننده از آپارتمان از پرداخت سهم خو از هزینههای مشترک امتناع کند. مدیر یا مدیران آپارتمان طبق ماده 10 قانون تملک آپارتمان ها میتوانند علیه مالک یا استفاده کننده ازطریق اداره اول اجرای اسناد رسمی، تقاضای صدور اجرائیه نمایند.
3-شهرداریها برای تقاضای صدور اجرائیه بابت عوارض موضوع ماده 77 قانون اصلاح پارهای از مواد الحاق مواد جدید به قانون شهرداری مصوب 1345 میتوانند از اداره اول اجراء تقاضای صدوراجرائیه علیه مؤدی نمایند.
درخواست اجرائیه برگ وثیقه انبارهای عمومی و صدور اجرائیه و ادامه عملیات اجرایی آن، در اداره اول اجراء صورت میگیرد.
اجرائیه در مورد وصول آببهای آب مصرفی استفادهکنندگان آب از طریق اداره اول اجرای اسناد رسمی صورت میگیرد.
در مواردی که دفترخانه اسناد رسمی نسبت به وصول اجاره بها معوقه و تخلیه مورد اجاره به علت عدم پرداخت در مورد اجاره غیر مسکونی و وصول اجاره بهاء معوقه و تخلیه به علت انقضاء مدت با رعایت قوانین موجر و مستأجر در مورد اجاره مسکونی یا تخلیه و تحویل مودر معامله بیع قطعی که تخلیه و تحویل مورد معامله در سند شرط شده باشد. اقدام به صدور اجرائیه و ضمائم آن به اداره اجراء تسلیم و در صورت تکیل بودن و پس از ثبت در دفاتر مربوطه و تعیین کلاسه به اداره اول اجراء جهت اجراء و ادامه عملیات اجرایی تسلیم میگردد.
اداره دوم اجراء: این اداره که متشکل از مأمورین اجراء و ابلاغ میباشد؛ بازوی اجرایی ادارات چهارگانه اداره کل اجرای اسناد رسمی محسوب میگردد. بدین معنی که اجرائیه صادره از طرف دیگر ادارات برای ابلاغ به این اداره ارسال میگردد.
هریک از ادارات اجرای اداره کل اجراء، در مواردی که وظیفه صدور اجرائیه یا تعقیب عملیات اجرایی را به عهده دارد، پس از دریافت اوراق اچرایی و مدارک مورد نیاز و کنترل آن، در صورت تکمیل بودن، نسبت به صدور اجرائیه علیه متعهد اقدام و اجرائیه را جهت ابلاغ به اداره دوم اجرای اسناد رسمی ارسال میدارند. اداره دوم اجراء وظیفه ابلاغ اوراق اجرایی را به عهده دارد
در مواردی که اجرائیه از جانب دفاتر اسناد رسمی صادر شده و به منظور اجراء به اداره اجراء ارسال میشود، در موارد صدور اجرائیه نسبت به تخلیه مورد اجاره و وصول اجور معوقه، یا تخلیه مورد معامله در بیع قطعی که در سند تخلیه و تحویل آن در تاریخ معین شرط شده باشد. در صورت تکمیل بودنو پس از ثبتدر دفاتر مربوطه و تعیین کلاسه به اداره اول اجراء تسلیم و اداره مزبور پس از تشکیل پرونده اوراق اجرائیه را جهت ابلاغ به اداره دوم ارسال میدارد. اداره دوم وظیفه ابلاغ اجرائیه را به عهده دارد. همچنین کلیه اخطاریهها و رونوشتها، تصمیمات متخذه که بایستی به رؤیت متعهد و متعهدله برسد، از طریق این اداره ابلاغ میگردد.
در راستای اجراء نیز در صورت صدور دستور تخلیه از جانب اداره مربوطه، دستور تخلیه جهت اجراء به اداره دوم ارسال و اداره دوم دستور تخلیه را جهت اجراء به مأمور اجراء تسلیم و مأمور اجراء با حضور موجر یا وکیل او و خریدار طبق مقررات محل را تخلیه وتحویل موجر یا خریدار حسب مورد مینماید و حقوق دولتی را وصول کرده و صورت مجلس تنظیمی را به اداره اول اعاده مینماید. اداره مزبور مراتب را به دفترخانه تنظیمکننده سند اعلام مینماید تا مراتب تخلیه و تحویل در ستوان ملاحظات سند قید شود. همچنین اگر متعهدله درخواست بازداشت اموال متعهد را نماید، دستور بازداشت اموال از طرف ادارات مذکور صادر و برای اجراء به اداره دوم ارسال میگردد که مأمورین این اداره به همراه کارشناسی رسمی دادگستری، به ارزیابی و بازداشت اموال مورد نظر اقدام و نتیجه را طی صورت جلسه به ادارات مربوطه اعلام میدارند. در مواردی هعم که در مورد اجرای مهریه، موضوع لازم الاجراء سکه باشد، برای تعیین قیمت روز آن، از طریق این اداره اقدام و اداره دوم، طبق قیمت روز بازار، نرخ مهریه را اعلام میکند.
اداره سوم اجراء: اسناد رهنی و شرطی که مهمترین اسنادی است که اقدامات اجرایی آن در اداره سوم، صورت میگیرد، پس از ثبت در دفاتر مربوطه و تعیین کلاسه طبق روال و مقررات پروندههای تشکیل شده، به اداره سوم اجراء ارجاع و نسبت به عملیات اجرایی آن طبق مقررات اقدام میگردد. این اداره همچنین وظیفه اجرای اسناد قرارداد عملیات بانکی بدون ربا را به عهده دارد.
اداره چهارم اجراء: در مورد چکهای بلامحل پس از ثبت در دفاتر مربوطه و تعیین کلاسه طبق پروندههای تشکیل شده، در اداره چهارم اجراء نسبت به عملیات اجرایی آن، طبق مقررات اقدام میگردد.
اداره پنجم اجراء: مهمترین وظیفه این اداره، تعقیب عملیات اجرایی نسبت به مهریه و تعهداتی است که ضمن ثبت ازدواج و طلاق و رجوع شده است. علاوه برآن اقدامات اجرایی نسبت به اسناد ذمه نیز در این اداره صورت میگیرد.
علاوه برموارد فوق، در مورد تعهدات محضری مانند تعهد دانشجویی، تعهدات اداری و… که از طرف دانشگاهها و سازمانهای مربوطه، درخواست صدور اجرائیه میگردد، اقدامات اجرایی نسبت به اجرائیه صادره از دفتار اسناد رسمی تنظیمکننده سند، در اداره پنجم اجراء صورت میگیرد که پس از تعیین کلاسه در اداره کل اجراء، برای تشکیل پرونده به ادره پنجم ارسال و پس از آن عملیات اجرایی مربوطه، آغاز و تعقیب میگردد.
اصل دوم: نحوه صدور اجرائیه در دفاتر اسناد رسمی
بخش اول-درخواست اجرائیه
آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی برای درخواست اجراء اسناد فرمهای مخصوص را پیشبینی و مدارکی را که باید به آنها ضمیمه شود، تعیین نموده است. برگ تقاضانامه صدور اجرائیه، جزء اوراق بهادار بوده و خریدار یا موجر بایستی اوراق را از قسمت فروش اوراق اداره کل ثبت استان تهران خریداری و به دفترخانه تسلیم نمایند. برای اسناد رسمی لازم الاجراء و قبوض اقساطی ماده 2 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء میگوید: «درخواستنامه (منظور درخواست صدور اجرائیه است) طبق فرم مخصوص تنظیم میشود و باید شامل نکات زیر باشد:
1-نام و نام خانوادگی و شماره شناسنامه و محل صدور آن و محل اقامت درخواستکننده اجرائیه یا نماینده قانونی او و شماره دفترخانهای که سند در آن ثبت شده و یا قبوض اقساطی که صادر گردیده است.
نام و محل اقامت متعهد و در صورت فوت متعهد نام و مشخصات ورثه او با تعیین اقامتگاه هریک و هرگاه بین ورثه محجور یا غایب وجود داشته باشد باید نام و مشخصات نماینده قانونی محجور و غایب معین گردد.
موضوعی که اجراء آن تقاضا شده است، اگر راجع به چگونگی اجراء مورد درخواست توضیحی دارد باید قید کند.
تصریح به مطالبه خسارت تتأخیر تأدیه و اگر نخواسته باشد باید آن را نیز ذکر کند.
شماره و تاریخ مستند درخواست صدور اجرائیه
تبصره ذیل همین ماده اضافه میکند که: «هرگاه درخواستاجراء از طرف وکیل یا مدیر شرکت یا ولی یا قیم یا سایر نمایندگان قانونی متعهدله بهع مل آمده باشد باید مدارکی که صلاحیت متقاضی را محرز بدارد، پیوست شود و اگر اختیار انجام تعهد با متعهدله باشد با توجه به ماده 266 قانون مدنی باید اخطار یا اظهارنامه رسمی را که طی آن مطالبه به عمل آمده، پیوست درخواستنامه کند». ماده 3 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی لازم الاجراء میگوید: «بستانکار با وثیقه بیاد در درخواستنامه صدور اجرائیه از دفترخانه نکات ذیل را بنویسد:
1-میزان اصل مطلب
2-میزان اجورعقبافتاده (اگر قبوض اقساطی دارد باید رونوشت یا فتوکپی گواهی شده آن را پیوستکند)
3-میزان خسارت تأخیر تأدیه تا روز درخواست اجرائیه. از مجموع مقررات مربوط بهاجراء اسناد رسمی استفاده میشود که درخواست اجراء سند باید روی فرم چاپی مخصوصی که از طرف سازمان ثبت اسناد و املاک کشور به این منظور تهیه و دردسترس ادارات ثبت و دفاتر اسناد رسمی گذاشته شده است، نوشته شود تا به جریان انداخته شود. در مورد ترتیب درخواست صدور اجرائیه ذکر چند نکته ضروری است:
هرگاه تقاضاکننده نماینده ذی نفع باشد باید دلیل مثبت سمت خود را هم به تقاضانامه پیوست کند و به متقاضی باید رسید داده شود.
هرگاه متعهد له مرده باشد ورثه میتوانند با اقامه گواهان و یا ارائه شناسنامه و یاحصر وراثت، سمت خود را اثبات کرده و تقاضای صدور اجرائیه کنند یا اجرائیه را تعقیب کنند ولی در هرحال تسلیم مالی که از راه اجراء به دست آمده به آنان موکول به ارائه گواهی حصر وراثت است.
هرگاه متعهد مرده باشد، متقاضی صدور اجرائیه باید ورثه متعهد را معرفی کند، در غیر این صورت اقدامی نخواهد شد (ماده 6 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی) ولی برای معرفی ورثه متعهد، نیاز به تحصیل برگ حصر وراثت نیست (بخشنامه سال 1343 ثبتکل)
در تقاضانامه صدور اجرائیه شرطی و رهنی (و معاملات با حق استرداد) رعایت مواد 109-108 آییننامه اجراء لازم است یعنی اصلو و اجور عقبافتاده را معین کرده و خسارت تأخیر تا روز درخواست اجرائیه را معین کند و اگر قبوض اقساطی دارد پیوست کند.
هرگاه سند رسمی مورد تقاضای اجراء قبض اقساطی باشد، عین قبض یا قبوض باید پیوست درخواست اجراء باشد و نیز عین سند یا سواد مصدق آن را هم نشان دهد (شق ب ماده 1 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی)
در مورد فسخ معاملات و تقاضای تخلیه عین مستأجره باید قبوض اقساطی بقیه مدت، ضمیمه تقاضانامه باشد (ماده 48 آییننامه اجراء اسناد رسمی) به ادعای گم شد نقبوض اقساطی، اجرائیه صادر نخواهد شد (ماده 12 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی).
بخش دوم: صدور اجرائیه
گفتار اول – نحول صدور اجرائیه
«اجرائیه» یا «برگ اجرائیه» یا «ورقه اجرائیه» فرم چاپی مخصوصی است که مرجع صدور اجرائیه آن را تنظیم و صادر میکند و شکل آن در مورد اسناد رسمی با سایر اوراق لازم الاجراء متفاوت است و دستور اجراء مفاد سند برروی آن به نحوی که در مقررات مربوطه آمده، قید و به منظور اجراء به اداره یا شعبه اجراء ثبت اسناد و املاک یا مرجع دیگری که قانون معین نموده است، فرستاده میشود در این مودر ماده 4 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی میگوید: «سردفتر پس از احراز هویت درخواستکننده و اینکه صلاحیت برای درخواست صدور اجرائیه دارد، رونوشت سند را در برگهای ویژه و ظرف بیست و چهار ساعت با خط خوانا در سه نسخه (اگر متعهد یک نفر باشد و اگر متعهد متعدد باشد یا وثیقه متعلق به متعهد نباشد برای هریک از متعهدین و صاحب وثیقه دو نسخه اضافه میشود) تهیه کرده و موضوعی را که باید اجراء شود، در محل مخصوص آن نوشته (درصورتی که در صدور آن اشکالی نباشد) ظرف چهل و هشت ساعت از تاریخ وصول تقاضا، برگ اجرائیه را امبضاء کرده و به مهر ویژه (اجراء شود) رسانیده وبرای اجراء نزد مسؤولاجراء میفرستد ورسید دریافت میکند. عملیات اجرایی بلافاصله آغاز میشود». به طوریکه ملاحظه میشود در این ماده «ررگهای ویژه» که همان اوراق مخصوصی اجرائیه است. اشاره شده و نوشته شدن دستور اجراء برروی آن مقرر گردیده است.
هنگام صدور اجرائیه نسبت به قبوض اقساطی، مسؤول امضاء اجرائیه مکلف است ظهرقبض را با مهری که حاکی از صدور اجرائیه با ذکر تاریخ و کلاسه پرونده باشد ممهور نموده و رونوشت یا فتوکپی قبض را اخذ و مطابقت آن را با اصل گواهی پیوست اجرائیهنماید. اجراء مکلف است موقع پرداخت وجه وصولی اصل قبض را دریافت و ابطال نموده ودر پرونده مربوطه بایگانی نماید (فراز 164 مجموعه بخشنامههای تا آخر سال 49)
در موقع صدور اجرائیه هر نوع سند لازم الاجراء توسط اسناد رسمی صدور اجرائیه با ذکر تاریخ در ملاحظات ثبت مربوطه قید و به امضا سردفتر میرسد (ماده 7 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی)
گفتار دوم – تعداد برگهای اجرائیه
برابر ماده 4 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی و تبصره سوم آن، نسخههای اجرائیه، چه به وسیله دفترخانه صادر شود و چه به وسیله اداره ثبت باید دو برابر متعهد یا متعهدین و صاحب یا صاحبان وثیقه به علاوه یک نسخه باشد و اگر اجرائیه نسبت به معاملات املاک باشد طبق ماده 5 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی یک نسخه دیگر اضافه صادرمیشود تا به وسیله مسؤول اجراء به ثبت محل فرستاده شود و ظرف 3 روز وضع ثبتی ملک وحدود و مشخات آن به اجراء اطلاع داده شود. 1ماده 5 آییننامه اجراء مقرر میدارد: «نسبت به معاملات املاک یک نسخه اجرائیه از دفتر اضافه صادر میشود که به وسیله مسئول اجراء به ثبت محل ارسال میگردد و ثبت محل مکلف است ظرف سه روز وضع ثبتی ملک و حدود و مشخصات آن را به اجراء اطلاع دهد و تا وصول این اطلاع جز ابلاغ اجرائیه اقدامی نمیشود».
گفتار سوم: مندرجات اوراق اجرایی
در ماده 4 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی مقرر شده است که سردفتر به منظور صدوراجرائیه پس از احراز هویت درخواستکننده و صلاحیت او در درخواست اجرائیه، رونوشت سند را در اوراق اجرایی نوشته و موضوع مورد اجراء را در محل مخصوص آن قید نماید. به این ترتیب با توجه به اینکه در متن سند مشخصات کامل متعهد و متعهد له و نشانی محل اقامت آنها، همچنین موضوع مودر تعهد درج شده است، مندرجات اوراق اجرایی نیزحاوی این مطالب میباشد. در محل مخصوص موضوع مورد اجرا نیز با توجه به اینکه درخواستکننده اجراء در درخواست اجرائیه خود باید موضوعی که اجراء آن را تقاضا دارد، همچنین توضیحات راجع به چگونگی اجراء و در صورتی که خواستار مطالبه خسارت باشد، تصریح به آن را قید نماید، کلیه مندرجات موضوع مورد اجراء براساس آن تنظیم شده و حاوی مطالب فوق میباشد. بنابراین مندرجات اوراق اجرایی عبارت است از موضوع مورد اجراء شامل نام، نام خانوادگی و مشخصات متعهد و متعهدله و نشانی محل اقامت آنها و موضوع مورد اجراء شامل آنچه مورد تقاضای اجرائیه است چگونگی و نحوه اجراء و خسارت تأخیر تأدیه (اگر آن را نیز مطالبه نماید.) قابل ذکر است؛ هرگاه موضوع سند رسمی عین باشد، خسارت تأخیر تعلق نمیگیرد (رأی شماره 260 شورای عالی ثبت).
-در مورد اسناد رهنی و معاملات با حق استرداد صرف صدور اجرائیه مستلزم مطالبه خسارت هم هست، لکن اگر دائن خسارت تا روز صدور اجرائیه را نخواست دلیل اسقاط خسارت از روز صدور اجرائیه تا روز مزایده نیست و اگر بدهکار پس از مزایده بدهی خود رابدون خسارت مذکور تودیع کرد و پرونده مختومه شد بستانکار میتواند خسارت مزبور را مطالبه کند ولی به اجرائیه جدید نیازمند است (رأی شماره 215 شورای عالی ثبت)-در اجرائیه اسناد ذمهای هرگاه بستانکار در تقاضانامه ذکر از مطالبه خسارت نکند و با دادن اصل طلب و متفرعات از طرف بدهکار پرونده اجرایی مختومه شود، حق مطالبه خسارت ساقط نشده است ولی مطالبه خسارت به صدور اجرائیه جدید نیازدارد (رأی شماره 214 و 217 شواری عالی ثبت)
خسارت تأخیر تأدیه و نظر فقها شورای نگهبان
طبق تبصرههای 4 و 5 ماده 34 اصلاحی قانون ثبت و مواد 36 و 37 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی اجرای ثبت به تقاضای بستانکار علاوه براصل طلب خسارت تأخیرتأدیه را هم به مأخذ دوازده درصد اصل طلب در سال محاسبه و از متعهد وصول کرده و به متعهدله پرداخت مینماید. وصول خسارت تأخیر مشروط به عدم تعیین وجه التزام است و در صورت تعیین وجه التزام نیز خسارت تا دوازده درصد اصل طلب در سال قابل وصول میباشد مگر اینکه مبلغ وجه التزام کمتر از دوازه درصد باشد که در این صورت به همان میزان وصول خواهد شد.
همچنین بند 4 ماده 2 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی به درخواستکننده اجرائیه اجازه داده است که در صورتی که بخواهد، خسارت تأخیر تأدیه را مطالبه نماید. با اینحال شورای نگهبان قانون اساسی مواد فوق و همچنین مواد 719 تا 723 قانون آیین دادرسی مدنی را به دلیل مشروع نبودن اخذ خسارت تأخیر تأدیه یا زیان دیرکرد غیرقابل اجراء و باطل دانسته است. نظریه شورای نگهبان ابتدا با موضوع مواد 712 و 719 آیین دادرسی مدنی به این شرح صادر شد: «نظریه شورای نگهبان، شورای عالی قضایی، موضوع مواد 712 و 719 آیین دادرسی مدنی، عطف به نامه شماره 1/26941 مورخه 62/5/31 موضوع در جلسه رسمی فقهای شورای نگهبان مطرح و بررسی شد. دریافت خسارت تأخیر تأدیه موضوع مواد 712 و 719 قانون آیین دادرسی به نظر اکثریت فقها، مغایر با موازین شرعی شناخته شد»
این نظریه در شماره 11316مورخه 62/10/11 روزنامه رسمی منتشر شد. ولی چون به ماده 34 قانون ثبت اشارهاین شده بود. موضوع مجددا مورد پرسش سازمان ثبت از شورای عالی قضایی شد، 1که نتیجتا در تاریخ 1367/10/14 نظریه شماره 3378 شورای نگهبان به شرح ذیل صادر شد: «شورای محترم عالی قضایی-عطف به نامه شماره 1/26941 مورخه 62/5/31 آنشواری محترم و پیرو نامههای شماره 9499 مورخه 62/8/25 و شماره 3845 مورخه64//4/12 یا اینکه نیازی به اظهارنظر مجدد نیست و تمام مواد و تبصرههای موجود درقوانین و آییننامهها و مقرراتی که اجازه اخذ مبلغی را به عنوان خسارت تأخیر تأدیه میدهد (که در حقیقت آن اخذ مازاد بر بدهی بدهکار است) باطل است معذالک به لحاظ اینکه بعضی مقامات ثبتی هنوز هم تردید دارند فلذا نظر شورای نگهبان به شرح زیر اعلام میشود: آن قسمت از ماده 34 قانون ثبت و تبصره 4 و 5 آن و ماده 36 و 37 آییننامه اجرایی ثبت که اخذ مازاد بر بدهی بدهکار را به عنوان خسارت تأخیر تأدیه مجاز شمرده است، خلاف موازین شرع و باطل اعلام میشود، لازم به تذکر است که تأخیر اداء به دینحال پس از مطالبه طلبکار برای شخص متمکن شرعا جرم و قابل تعزیر است». بنابر این ماده 34 قانون ثبت و تبصرههای 4 و 5 هم، از جهت تجویز و تکلیف اخذ خسارت تأخیر تأدیه مخالف شرع محسوب و عمل به مواد فوق و ماده 36 و 37 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی غیرمجاز شناخته شد.
متعاقب این نظرات مجمع تشخیص مصلحت نظام در تاریخ 1368/10/5 مصوبهای راتحت عنوان قانون نحوه وصول مطالبات بانکها به تصویب رسانید که به موجب آن، بانکها در وصول مطالبات مجاز در دریافت هزینهها و خسارات و متفرعات علاوه براصل طلب شدند. مصوبه مذکور به این شرح است:
«ماده 1: کلیه وجوه و تسهیلات مالی که بانکها تا تایخ اجرای قانون عملیات بانکیبدون ربا مصوب 1362/6/8 مجلس شورای اسلامی به اشخاص حقیقی و حقوقی تحت هر عنوان پرداخت کردهاند اعم از آنکه قراردادی در این خصوص تنظیم شده یا نشده باشدو مقرر بوده است که بدهکار در سررسید معینه، تسهیلات مالی و وجوه دریافتی را اعم ازاصل و سود و سایر متفرعات مسترد دارد براساس مقررات و شرایط زمان اعطای این وجوه و تسهیلات قابل مطالبه و وصول است. کلیه محاکم دادگستری و مراجع قضایی و دوایر اجرای ثبت مکلفند طبق مقررات و شرایط زمان اعطای وجوه و تسهیلات رسیدگی ونسبت به صدور حکم و وصول مطالبات بانکها اعم از اصل و هزینهها و خسارات و متفرعات (خسارات تأخیر تأدیه، جریمه عدم انجام تعهد و غیره) اقدام کنند.
ماده 2: در خصوص دعاوی که قبلا راجع به مطالبات بانکها نزد مراجع قضایی مطرح و منجر به صدور حکم شده است و هزینهها و متفرعات و جریمه تأخیر تأدیه و جزای تخلف از شرط متعلقه که وصول آن به نفع بانک مورد لحوق حکم واقع نشده است، بانکها میتوانند تقاضای تصحیح حکم را از مرجع صادرکننده حکم بنمایند و مرجع صادرکننده حکم مکلف است وفق مقررات این قانون رسیدگی و احکام صادره را تصحیح کند، مقررات این قانون در مورد دعاویی که در حال حاضر در محاکم مطرح رسیدگی استنیز اعمال میشود.
تبصره: دوایر اجرای ثبت اسناد و املاک مکلفند براساس مفاد اسناد و قراردادهای تنظیمی بین بانکها و مشتریان که منجر به صدور اجرائیه شده اعم از آنکه عملیات اجرایی خاتمه پیدا کرده یا در جریان اجراء باشد، نسبت به وصول خسارات تأخیر تأدیه و سایر متفرعات و هزینههای مربوط طبق مقررات این قانون عمل کنند. بنا به مراتب واحدهای ثبتی و دفاتر اسناد رسمی طبق نظریه شورای نگهبان و مصوبه مجمع تشخیص مصلحات نظام که طی بخشنامه شماره /1409س 2/ مورخه 69/3/22 سازمان ثبت اسناد و املاک کشور ابلاغ شده است، عمل کنند.»
گفتار چهارم – اشکال در صدور اجرائیه
هرگاه سردفتر در صدور اجرائیه با اشکالی مواجه گردد، باید از ثبت محل راهنمایی بخواهد و ثبت در اینموارد تکلیف ارشادی قانونی دارد و اگر ثبت محل خود نیز دچار ایراد و اشکال باشد باید از ثبت منطقه کسب تکلیف نماید.
تبصره اول ماده 4 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی در این خصوص مقرر میدارد: «هرگاه سردفتر در صدور اجرائیه با اشکالی روبرو شود باید از صدور آن خودداری کرده و با طرح صریح اشکال از ثبت محل استعلام و کسب تکلیف نماید و ثبت محل مکلف است او را راهنمایی کند و هرگاه ثبت محل هم با اشکال مواجه شود از ثبت منطقه کسب تکلیف خواهد نمود» تبصره سوم همان ماده هم تصریح میکند که: «در مواردی که مرجع صدور اجرائیه اداره ثبت است نیز مدلول این ماده و تبصرههای مذکور فوق رعایت میشود».
ضابطه: در موقع صدور اجرائیه به یکی از علل ذیل میتوان به استناد تبصره 1 ماده 4 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی مبادرت به کسب تکلیف کرد:
مفاد سند مبهم باشد
مفاد سند مردد بین یکی از دو عقد باشد که دارای آثارمتفاوت هستند و تا رفع تردید نشود، تکلیف صدور اجرائیه معلوم نمیشود
هرگاه احتمالا (یقینا) صدور اجرائیه بدون صدور حکم دادگاه میسر نباشد
هرگاه مفاد سند مفهوما روشن ولی مصداقا محتمل الوقوع و یا مجهول الوقوع باشد
هرگاه مفاد سند مفهوما و مصداقا روشن است ولی احتمال میرود که مخالف با یکی از قوانین باشد
هرگاه مفاد سند قطعا مخالف قواین باشد.
در صورتی که صدور اجرائیه از جانب دفاتر اسناد رسمی و اداره ثبت اسناد نیز با اشکال و موانعی مواجه شود به طوری که متصدیان ثبت نیز نتوانند به سادگی رفع اشکال نمایند و اجرائیه صادر کنند، در چنین مواردی به جهت عدم صراحت مدلول سند متعهدله باید به دادگاه مراجعه و حکم صریح به دست آورد و برطبق مقررات مربوط به اجرای احکام عملیات اجراء را دنبال نماید. البته این امکان، دفاتر اسناد رسمی و اجرای ثبت را مجاز نمیسازد که در هرمورد با اسناد رسمی چنین برخوردی داشته و از صدور اجرائیه امتناع ورزند و آن را به عهده حکم دادگاه بگذارند. بلکه عدم امکان اجراء به وسیله ثبت باید جنبه واقعی داشته باشد یعنی سلسله مراتب ثبت از اجرای ثبت و رئیس اداره ثبت و هیأت نظارت پیشبینی شده در آییننامه اجراء، نتوانند به نتیجه برسند.
بخش سوم – شرایط صدور اجرائیه
الف – وجود تعهد
چون دستور اجراء مفاد سند، نتیجتا منتهی به الزام کسی که اجرائیه علیه او صادر گردیده، به انجام تعهد میشود، ناچار باید سند رسمی که تقاضای اجراء مفاد آن شده است، حکایت از وجود تعهد، بنماید. تعهد ممکن است صریحا در سند قید شده باشد یا آنکه صریحا تعهد نشده، لی تعهد از آثار عقدی است که سند از وقوع آن حکایت میکند. چنانکه سند راجع به انتقال و حکایت از وقوع بیع مینماید. در این صورت گرچه بایع درسند تعهد به تسلیم مبیع ننموده، ولی چون برطبق شق 3 ماده 362 قانون مدنی بایع ملزم به تسلیم مبیع به مشتری میباشد، مانند آن خواهد بود که تعهد در سند قید شده است.
ماده 92 قانون ثبت اسناد و املاک تصریح میدارد: «مدلول کلیه اسناد رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقول بدون احتیاج حکمی از محاکم عدلیه لازم الاجرا است مگر درمورد تسلیم عین منقولی که شخص ثالثی متصرف و مدعی مالکیت آن باشد» و ماده 93 قانون ثبت مقرر میدارد: «کلیه اسناد رسمی راجع به معاملات املاک ثبت شده مستقلا وبدون مراجعه به محاکم لازم الاجرا است». در بند ج ماده 1 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی آمده است: «در مورد مهریه و تعهداتی که ضمن ثبت ازدواج و طلاق و رجوع شدهنسبت به منقول و سایر تعهدات (به استثانی غیرمنقول) از دفتری که سند را تنظیم کرده است و نسبت به اموال غیرمنقول که به ثبت دفتر املاک رسیده است از دفتر اسناد رسمی تنظیمکننده سند» درخواست اجراء به عمل میآید.
در مورد قبوض اقساطی نیز با توجه به بند ب ماده 1 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی و بند 201 مجموعه بخشنامههای ثبتی تااول مهرماه سال 1365، درخواست اجراء نسبت به قبوض اقساطی از ثبت محل و درتهران از اداره اجراء به عمل میآید مگر در مواردی که طلبکار بخواهد از شرط سند (هرنوع که باشد) استفاده کند، که در اینصورت مرجع صدور اجرائیه نسبت به قبوض اقساطی دفترخانه مربوطه است. مستنبط از مواد فوق و سایر موادی که آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی، به تعهد، متعهد یا متعهد له اشاره کرده است، اسناد رسمی تنظیمی در دفاتر اسناد رسمی و مفاد آن فقط در خصوص تعهداتی که مستقیم یا غیرمستقیم در اثر یکی از معاملات به عمل آمده است قابل اجراء میباشد و اگر در سند رسمی تعهدی نشدهباشد یا در قسمتهایی که یکی از طرفین انجام آن را تعهد ننموده است، اثر اجرایی نداشته و نسبت به آن اجرائیه صادر نخواهد شد. از جمله موادی که میتوان از آن، لازمه وجود تعهد را برای صدور اجرائیه و تعقیب عملیات اجرایی استنباط کرد، مواد 20، 27، 29و 34 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی و سایر موادی است که موضوع متعهد، متعهدله و تعهد را مطرح میسازد.
ماده 20 آییننامه ارجای مفاد اسناد رسمی مقرر میدارد: «از تاریخ ابلاغ اجراییه متعهد باید ظرف ده روز مفاد آن را به موقع اجراء بگذارد یا ترتیبی برای پرداخت دین خود بدهد یا مالی معرفی کند که اجرای سند را میسر گرداند و اگر خود را قادر به اجرای مفاد اجرائیه نداند باید ظرف همان مدت صورت جامع دارایی خود را به مسئول اجرا بدهد و اگر مالی ندارد صریحا اعلام کند…»
در ماده 27 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی آمده است: «اگر اجرائیه بر تسلیم عین منقول صادر شده باشد و تا ده روز پس از ابلاغ متعهد آن را تسلیم نکند، مأمور اجراء عین مزبور و منافع آن را (در صورتی که اجرائیه بر منافع نیز صادر شده باشد) به متعهدله تسلیم کرده و قبض رسید خواهد گرفت مگر اینکه…»
در ماده 29 نیز به متعهد، اجراء تعهد اشاره شده است: «هرگاه موضوع اجرائیه عینمعین منقول بوده و به آن دسترسی نباشد یا مال کلی در ذمه بوده و متعهد از انجام تعهد امتناع ورزد یا مثل آن در خارج یافت نشود متعهد له میتواند بهای روز اجراء تعهد رابخواهد…» و ماده 34 آییننامه اجراء مقرر میدارد: «در موردی که اجرائیه برای انجام تعهدی از قبیل تعمیر بنا، قنات یا تکمیل ساختمان یا بنای جدید یا غرس اشجار و امثالآن صادر شده و متعهد پس از ابلاغ اجراییه اقدام به انجام آن ننماید اداره ثبت متعهد را الزام به انجام تعهد یا پرداخت هزینههای لازم برای انجام آن مینماید…»
همانطور که ملاحظه میشود، وجود تعهد شرط لازم برای امکان صدور اجرائیه و اقدامات مربوط به آن میباشد.
نجز بودن موضوع سند
مطابق ماده 50 آییننامه دفاتر اسناد رسمی و تبصره 2 ماده 4 آییننامه اجرای مفاداسناد رسمی «ورقه اجرائیه را فقط نسبت به موضوعاتی میتوان صادر کرد که در سند منجزا قید شده باشد». از آنجا که فقط محاکم دادگستری مرجع حل اختلافاتی هستند کهبین اشخاص تولید گردیده است، بنابراین مقامات ثبتی ذاتا حق اظهارنظر در مورداختلافات مربوط به اسناد لازم الاجرا را ندارند و چنانچه صدور اجرائیه برای موضوعاتغیرمنجز، جایز تلقی گردد، چون منطقا صدور اجرائیه و تعقیب عملیات اجرایی منوط بهتنجیز موضوع اجرائیه است و احراز منجز بودن موضوعات سند لازم الاجرا نیز (در صورتیکه موضوع اجرائیه خود ابتدائا منجز نباشد) از صلاحیت مقامات ثبتی که صرفا صلاحیتی منحصر به همان تعهدات منعکس در سند لازم الاجرا میباشد، خارج است، بنابراین جز در مورد موضوعات منجز، صدور اجرائیه ممکن نخواهد بود. به عبارت دیگر صلاحیت مقاماتثبتی در اجراء مفاد اسناد لازم الاجرا فقط در حدودی است که ثبوت تعهدات مندرج دراسناد لازم الاجرا متوقف بر احراز مسائل مربوط به خارج از سند لازم الاجرا که تحقق آن به تشخیص مقامات قضایی وابسته است، نباشد، و در خود سند موضوع اجرائیه، تعهدات به نحو مشخصی منعکس و در واقع تثبیت شده باشد، به همین علت، صدور اجرائیه برای الزام متعهد به انجام موضوع سند لازم الاجراء در مواردی مجاز است که مندرجات چنین سندی، مستقیما تعهدات مربوط به متعهد را ثابت کند، هرچند که متعهد به محتویات سند رسمی و یا هر سند لازم الاجرا دیگری شدیدا متعرض باشد.
رأی صادره از یکی از محاکم قضایی مبنی بر ابطال اجرائیه صادره نسبت به سندی که در آن تکالیف طرفین و ضمانت ارجای تخلف از تکالیف مذکور، منجزا معین شده ولی برای آنکه مفاد سند رسمی قابلیت صدور اجرائیه را داشته باشد، احراز تخلف به داوری داور مرضی الطرفین ارجاع گردیده است، برهمین اساس میباشد. حتی نسبت به سندی که قانونا وصف لازم الاجرایی دارد ولی موضوع اجرائیه منجزا تعیین نشده باشد و تنظیمکنندگان سندلازم الاجراء متعقابا آن را طی سند دیگری تعیین و از سوی متقاضی درخواست صدوراجرائیه شود، نمیتوان اجرائیه صادر کرد زیرا لازم الاجرایی قانونا وصف سندی است که منجز بودن جزء لاینفک سند مذکور محسوب شود بنابراین تنجیز بعدی موضوع اجرائیه به وسیله طرفین چه شفاها صورت گیرد و چه در سند دیگری منعکس گردد (مانند سندعادی) که اساسا لازم الاجراء نیست، اگرچه منجز نمودن موضوع اجرائیه ناظر به سند لازم الاجرا قبلی است ولی چون براساس ماده 50 آییننامه دفاتر اسناد رسمی و تبصره 2ماده 4 آییننامه اجرای مفاد اسناد رسمی، تنجیز باید در متن سندی منعکس شود که آن سند ذاتا لازم الاجرا است، توافق به موضوع منجزی خارج از سند لازم الاجرا قابل اعتنا وترتیب اثر نمیباشد.
رأی قضایی مربوط به پرونده 37-112 که در تاریخ 37/4/10صادر شده نیز مبنی بر لزوم صدور اجرائیه نسبت به منطوق سند رسمی میباشد و صدوراجرائیه را براساس رأی داور که موضوعی خارج از منطوق سند رسمی است برخلاف قانون ثبت و ماده 661 قانون آیین دادرسی مدنی دانسته و ابطال نمود. براساس این رأی «نظربه اینکه به موجب ماده 92 قانون ثبت فقط مدلول سند رسمی راجع به دیون و سایر اموال منقوله بدون احتیاج به محاکم لازم الاجرا است و ماده 50 آییننام دفاتر اسناد رسمی در تأیید و تکیل ماده مزبور میگوید: «ورقه اجرائیه را فقط نسبت به موضوعاتی باید صادرکرد که رد سند مربوط منجزا قید شده باشد، بنابراین دفترخانه حق نداشته پس از تعلیقامکان صدور اجرائیه به اظهار نظر داور نسبت به مدلول چنین سندی اقدام کند». «باتعلیق امر به اظهارنظر داور، دفتر اسناد رسمی با صدور اجرائیه نسبت به شروط مندرج درسند، در حقیقت رأی داور را که خارج از مدلول سند رسمی است برخلاف اختیار مندرج در موارد سابق الذکر به موقع اجراء گذاشته و بنابراین صرفنظر از اظهارنظر داور، با توجه بهاین که وی قبلا اختیار خود را اعمال و نسبت به اختلافات طرفین اظهارنظر کرده، اعتباری ندارد، اساسا اجرای رأی داور که موضوعی خارج از منطوق سند رسمی استبرخلاق قانون ثبت و ماده 661 قانون آیین دادرسی مدنی به نظر میرسد. اجرائیه صادره به علت تعلیق استحقاق طرفین به نظر داور و خارج بودن رأی داور از متن و مدلول سند، برخلاف قانون صادر شده است و ابطال میگردد».
بنابراین امکان صدور اجرائیه نسبت به سندی که موضوع مورد اجرائیه منجزا در سند قید شده باشد، روشن میگردد.
-صلاحیت مرجع صادرکننده اجرائیه
با توجه به مطالبی که در مبحث مراجع صدور اجرائیه گفته شد، صدور اجرائیه در دفترخانه باید نسبت به اسنادی صورت بگیرد که مرجع درخواست صدور اجرائیه آن دفترخانه باشد به عبارتی دفترخانه برای صدور اجرائیه نسبت به آن سند صلاحیت داشته باشد.
بند الف ماده 11 آییننامه اجراء مفاد اسناد رسمی مقرر میدارد: «در مورد اسناد رسمی لازم الاجراء نسبت به دیون و املولا منقول و املاک ثبت شده و نیز املاک مورد وثیقه و اجاره (مشمول قانون روابط مالک و مستأجر) اعم از اینکه ملک مورد وثیقه و اجاره ثبتشده یا نشده باشد از دفترخانهای که سند را ثبت کرده است» درخواست اجراء به عمل میآید. «در مورد سایر اسناد راجع به املاکی که ثبت در دفتر املاک نشده است برای اجراء مفاد سند، ذی نفع باید به دادگاه مراجعه کند». بنابراین صدور اجرائیه نسبت به املاک ثبت نشده از صلاحیت دفترخانه خارج و در صلاحیت دادگاه میباشد.
شورای عالی ثبت هم براساس ماده 93 قانون ثبت که میگوید: کلیه اسناد رسمی راجع به معاملات املاک ثبت شده مستقلا و بدون مراجعه به محاکم لازم الاجرا است رأیی صادر کرده است که به لزوم صلاحیت مرجع صادرکننده اجرائیه تصریح دارد. شورای عالی ثبت در تاریخ 1321/12/11 نظر داده است: «چون مطابق ماده 93-92 قانون ثبت، لازم الاجرا بودن مدلول اسناد رسمی به وسیله اداره ثبت بدون مراجعه به دادگاه منحصر است به اسناد راجع به دیون و سایر اموال منقول و معاملات ثبت شده و شامل املاک ثبت نشده نخواهد بود، نسبت به اینگونه معاملات، ذینفع فقط طبق مقررات میتواند به دادگاه صلاحیت دار مراجعه نماید.» و به همین دلیل دستور اجراء نسبت به ملک مورد اجاره را که به ثبت نرسیده بود، ابطال نمود.1
در مورد قبوض اقساطی هم همانطور که گفته شد ثبت محل و در تهران اداره اجراء مرجع صالح برای صدور اجرائیه میباشد مگر اینکه طلبکار بخواهد از شرط مندرج در سند استفاده کند که در اینصورت دفترخانه تنظیمکننده سند مرجع صالح برای صدور اجرائیه میباشد. با توجه به مطالب فوق، در صورتی که دفترخانه نسبت به صدور اجرائیه صلاحیت نداشته باشد، اجرائیه صادره از اعتبار قانونی برخوردار نبوده و ذینفع میتواند به استناد ماه 1 قانون اصلاح بعضی از مواد قانون ثبت و قانون دفاتر اسناد رسمی مصوب سال 1322 که مقرر میدارد: «هرکس دستور اجرای اسناد رسمی را مخالف با مفاد سند یامخالف قانون دانسته یا از جهت دیگری شکایت از دستور اجرای سند رسمی داشته باشد، میتواند به ترتیب مقرر در آیین دادرسی مدنی اقامه دعوی نماید» به دادگاه مراجعه و از دستور اجراء شکایت نماید.
برایناساس هرگاه سندی از دفترخانه فی البداهه برخلاف قانون تنظیم شده باشد«مثل اینکه با شرکت صغیر سند خرید تنظیم گردد» با توجه به اینکه طبق ماده 1289 قانون مدنی چنین سندی، سند عادی محسوب شده و دفترخانه یا ادارات ثبت صلاحیت اجراءاسناد عادی را ندارند، از اینرو صدور اجرائیه روا نبوده و عمل لغوی میباشد و اثری بر آن مترتب نیست و به فرض صدور اجرائیه نباید بر وفق آن مبادرت به عملیات اجرایی کرد. همچنین با توجه به اینکه مراجع صادرکننده اجرائیههای ثبتی معین است، در صورتی که بر طبق رأی داور از دفترخانه یا اداره ثبت تقاضای صدور اجرائیه شود، به دلیل اینکه این امر در صلاحیت دادگاه میباشد، نسبت به آن اجرائیه صادر نخواهد شد.
در مورد اسنادی که صلاحیت صدور اجرائیه نسبت به آن دفترخانه باشد نیز، دفترخانهای صالح میباشد که سند مورد درخواست اجرائیه در آن دفترخانه به ثبت رسیده باشد نه هر دفترخانهای.
صلاحیت مراجع ثبتی در صدور اجرائیه و امکان رجوع دادگاه
با توجه به اینکه سند رسمی دارای قوه اجرایی بوده و متعهدله میتواند براساس آن درخواست صدور اجرائیه نماید، این سؤال مطرح میشود که آیا متعهدله میتواند به دادگاه هم رجوع کرده و با اقاله دعوی مورد تعهد را مطالبه کند؟
دیوان عالی کشور در رأی وحدت رویه شماره 12-1360/3/16 خود رأی به امکان مراجعه متعهدله سند رسمی، به دادگاه داد. براساس این رأی لازم الاجرا بودن سند رسمی منافاتی با حق مراجعه به دادگستری ندارد و متعهدله میتواند برای الزام متعهد به انجام تعهدات مندرج در سند لازم الاجرا به محاکم قضایی مراجعه نماید. البته آنچه از نظر تحلیلی میتوان گفت آن است که با آنکه سند رسمی دارای قوه اجرایی میباشد، به دستآوردن قوه اجرایی مجدد به وسیله دادگاه تحصیل حاصل و امری لغو خواهد بود، مگر آنکه صدور اجرائیه از طرف اداره ثبت با مانعی مواجه شود که رسیدگی دادگاه را ایجاب نماید. ولی عملا دادگاهها چنین دعوایی را میپذیرند و برآننند که با عدم منع از طرف قانون، امتناع از رسیدگی به اینگونه دعاوی طرق ماده 4 قانون آیین دادرسی مدنی استنکاف از احقاق حق محسوب خواهد شد. ولی به نظر میرسد بهتر است برای جلوگیری از تراکم دعاوی در دادگاهها راهی برای منع رسیدگی دادگاه به سند رسمی در موارد غیرضروری پیشبینی شود. به نظر میرسد رأی وحدت رویه دیوان عالی کشور نیز حداقل یکی از علل اعطای وصف لازم الاجرایی را که همان عدم تراکم دعاوی در محاکم قضایی است، نقض مینماید.